یه خواب آروم می خوام.بی دغدغه . بی کابوس وحتی ... خالی از رویا !
خواب ِ مطلق ..
چیزی شبیه ِ "مرگ"
و شاید ... خود ِ مرگ !
+ نوشته شده در جمعه پنجم شهریور ۱۳۸۹ ساعت 15:8 توسط م.سایه
|
سرتاپای خودم راکه خلاصه می کنم , می شوم قد یک کف دست خاک که ممکن بود یک تکه آجر باشد توی دیوار یک خانه , یا یک قلوه سنگ روی شانه ی یک کوه , یا مشتی سنگریزه تهِ تهِ اقیانوس , یا حتی خاک یک گلدان باشد, خاک همین گلدان پشت پنجره ...